JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

دخترها پسرها نمی‌توانند

دخترها پسرها نمی‌توانند

 

پسرها نمی‌توانند


1- با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند!
2- از کلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تیغه نکنند و
after shave نزنند!
3- پس از یافتن اولین مو در پشت لب احساس مردانگی نکنند و به فکر ازدواج نیفتند!
4- در مهمانیها و محافل خانوادگی احساس با مزگی نکنند و چرت و پرت نگویند!
5- ادعای با مرامی و با معرفتی و با وفایی و غیره نکنند!

6- کت و شلوار صورتی با بلوز زرد نپوشند و کراوات قهوه‌ای نزنند!
7- احساس با غیرتی نکنند و راه به راه به آبجی کوچیکه گیر ندهند!
8- از 9 سالگی پشت ماشین باباشون نشینند و پدر ماشین رو در نیارند!
9- مطالب چرت و پرت نگند و از خودشون تعریف نکنند!

 


دخترها نمی‌توانند


1- با داشتن دماغی تیر کمونی یا عقابی متالیک به جراح مراجه نکنند!
2- با دیدن یکی از خودشون خوش تیپ‌تر، میگرن نگیرن و از زور ناراحتی غش نکنند!
3- با داشتن قدی کوتاه کفش پاشنه 60 سانتی نپوشند و احساس قد بلندی نکنند!
4- روزی 24 ساعت با تلفن حرف نزنند!
5- روزی 30-40 هزار تومان آت و اشغال نخرند!
6- از مهمونی و عروسی و برای هم خالی نبندند و با خالی‌بندی لایه اوزون رو جر ندهند!
7- با یه دماغ عمل کرده احساس خوشگلی نکنند و فکر نکنند که مادر زادی همینجوری بودن!
8- مطالب چرت و پرت این قسمت رو بخونند و از عصبانیت سکته نکنند!

 

من کیستم؟،،

من کیستم؟

من «دوشیزه مکرمه» هستم، وقتی زن ها روی سرم قند می سابند و همزمان قند
توی دلم آب می شود. من «مرحومه مغفوره» هستم، وقتی زیر یک سنگ سیاه
گرانیت قشنگ خوابیده ام و احتمالاً هیچ خوابی نمی بینم. من «والده مکرمه»
هستم، وقتی اعضای هیات مدیره شرکت پسرم برای خودشیرینی بیست آگهی تسلیت
در بیست روزنامه معتبر چاپ می کنند.

من «همسری مهربان و مادری فداکار» هستم، وقتی شوهرم برای اثبات وفاداری
اش- البته تا چهلم- آگهی وفات مرا در صفحه اول پرتیراژترین روزنامه شهر
به چاپ می رساند. من «زوجه» هستم، وقتی شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و
سه روز به حکم قاضی دادگاه خانواده قبول می کند به من و دختر شش ساله ام
ماهیانه بیست و پنج هزار تومان فقط، بدهد. من «سرپرست خانوار» هستم، وقتی
شوهرم چهار سال پیش با کامیون قراضه اش از گردنه حیران رد نشد و برای
همیشه در ته دره خوابید.

من «خوشگله» هستم، وقتی پسرهای جوان محله زیر تیر چراغ برق وقت شان را
بیهوده می گذرانند.

من «مجید» هستم، وقتی در ایستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد می ایستد و
شوهرم مرا از پیاده رو مقابل صدا می زند.

من «ضعیفه» هستم، وقتی ریش سفیدهای فامیل می خواهند از برادر بزرگم حق
ارثم را بگیرند.

من «...» هستم، وقتی مادر، من و خواهرهایم را سرشماری می کند و به غریبه
می گوید «هفت ...» دارد- خدا برکت بدهد. من «بی بی» هستم، وقتی تبدیل به
یک شیء آرکائیک می شوم و نوه و نتیجه هایم تیک تیک از من عکس می گیرند.

من «مامی» هستم، وقتی دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازی می
کند. من «مادر» هستم، وقتی مورد شماتت همسرم قرار می گیرم.- آن روز به یک
مهمانی زنانه رفته بودم و غذای بچه ها را درست نکرده بودم.

من «زنیکه» هستم، وقتی مرد همسایه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشینش
در پارکینگ می شنود.

من «مامانی» هستم، وقتی بچه هایم خرم می کنند تا خلاف هایشان را به پدرشان نگویم.

من «ننه» هستم، وقتی شلیته می پوشم و چارقدم را با سنجاق زیر گلویم محکم
می کنم. نوه ام خجالت می کشد به دوستانش بگوید من مادربزرگش هستم... به
آنها می گوید من خدمتکار پیر مادرش هستم.

من «یک کدبانوی تمام عیار» هستم، وقتی شوهرم آروغ های بودار می زند و
کمربندش را روی شکم برآمده اش جابه جا می کند. دوستانم وقتی می خواهند به
من بگویند؛ «گه» محترمانه می گویند؛ «علیا مخدره». من «بانو» هستم، وقتی
از مرز پنجاه سالگی گذشته ام و هیچ مردی دلش نمی خواهد وقتش را با من تلف
بکند.

من در ماه اول عروسی ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمی، عزیزم، عشق
من، پیشی، قشنگم، عسلم، ویتامین و...» هستم. من در فریادهای شبانه شوهرم،
وقتی دیر به خانه می آید، چند تار موی زنانه روی یقه کتش است و دهانش بوی
سگ مرده می دهد، «سلیطه» هستم. من در ادبیات دیرپای این کهن بوم و بر؛
«دلیله محتاله، نفس محیله مکاره، مار، ابلیس، شجره مثمره، اثیری، لکاته
و...» هستم. دامادم به من «وروره جادو» می گوید. حاج آقا مرا «والده» آقا
مصطفی صدا می زند. من «مادر فولادزره» هستم، وقتی بر سر حقوقم با این و
آن می جنگم. مادرم مرا به خان روستا «کنیز» شما معرفی می کند.

من کیستم؟،،

نوشتهایست از خانم بلقیس سلیمانی و ظاهراً در روزنامه ی اعتماد پنجشنبه ی
گذشته چاپ شده

 

پروردگار محترم

پروردگار محترم
احتراما، نظر به اینکه طی بررسی های به عمل آمده توسط اینجانب، علی رغم تمام نعمات و افاضات حضرتعالی در مراحل مختلف زندگی به این حقیر، به جایی نرسیده و موجبات شرمساری نسل بشریت را فراهم آورده ام. متمنی است پیرو تبصره سوم بند اول قرارداد آفرینش، مورخ 1/1/1 منعقده فیمابین ابرجد اینجانب - مشهور به آدم - و حضرتعالی، استفای این حقیر را از مقام انسانیت بپذیرید.
بدیهی است من بعد اینجانب هیچ گونه مسئولیتی در قبال انسانی بودن رفتار و گفتار خویش را نخواهم پذیرفت. مستدعی است در صورت نیاز به اخذ حیات، لطفا مراتب را هرچه سریعتر به اطلاع حضرت عزرائیل برسانید.
قبلا از نعمات بی شایان شما کمال تشکر را دارم.
 

لطفا پس از شنیدن صدای بوق ..و پیام های زیر ..پیغام بگذارید

لطفا پس از شنیدن صدای بوق ..و پیام های زیر ..پیغام بگذارید

پیغام گیر حافظ :


رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور !


پیغام گیر سعدی:


از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم


پیغام گیر فردوسی :


نمی باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب


پیغام گیر خیام:


این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!


پیغام گیر منوچهری :


از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!


پیغام گیر مولانا :


بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم  شادان شوم!
برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!


پیغام گیر بابا طاهر:


تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت!


 

وپیغام گیر نیما :


چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت  چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش  

پیغام گیر شاملو :


بر آبگینه ای از  جیوه  ء سکوت
سنگواره ای از  دستان  آدمی
تا آتشی و  چرخی که آفرید
تا  کلید واژه ای  از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویمت
آنگاه که توانستن سرودی است

پیغام گیر سایه :


ای صدا و سخن توست  سرآغاز جهان
              دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
         به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز  کتمان


پیغام گیر فروغ :


نیستم.. نیستم..
اما می آیم.. می آیم ..می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می آیم.. می آیم ..می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد

 

طنز

پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟ دختر: سلام. خواهش می کنم? ASL pls

پسر: تهران/وحید/۲۶ و شما؟ دختر‌: تهران/نازنین/۲۲

پسر: اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.

دختر: مرسی!شما مجردین؟ پسر: بله. شما چی؟ازدواج کردین؟

دختر: نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟

پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟

دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.

پسر: wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.

دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟

پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟

دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟

پسر: خیابون دربند. شما چی؟

دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟

پسر : خیابون دربند. خیابون...... کوچه......پلاک....شما چی؟

دختر: اسم فامیلی شما چیه؟

پسر: من؟ حسینی! چطور؟

دختر: چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟

پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده.... آخه می دونین...........

دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!

پسر: عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!

دختر:‌او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم.دیگه اسم فریبرزو نیاریا!راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای

پسر: باشه عمه ملوک! بای...

 

بدین وسیله اعلام می شود اوراق مشارکت تعداد محدودی دوست دختر توسط اداره نظارت بر امور داف بازی با شرایط ویژه به عرضه گذاشته میشود.این اوراق بی نام و قابل انتقال به غیر می باشد.همراه با سود 67/5 درصد. هموطنان واجدالشرائط (که شرایط لازم را در زیر آورده ایم)در صورت تمایل میتوانند تا پایان وقت اداری روز جمعه! با شماره های زیر تماس برقرار نموده و نسبت به تحویل جنس خود اقدامات لازم را انجام دهند.جهت ثبت نام میتوانید به انواع شعب بانک ملت در سراسر کشور مراجعه نمایید ... بدیهی است جنس داده شده پس گرفته نخواهد شد و بیخ ریش صاحابش خواهد ماند! ضمناً شرایط تکمیلی طی روز های آینده در روزنامه های کثیرالانتشار به اطلاع عموم خواهد رسید.شرایط اولیه به تفکیک استان محل زندگی عبارتند از:
 
1-در شهر خرم آباد از استان لرستان:شرایط عبارتند از:
*داشتن باشگاه بدنسازی
*داشتن حداقل یک مقام نائب قهرمانی در مسابقات قویترین مردان ایران
*داشتن عکس یادگاری و امضا از فرامرز خود نگار و محراب فاطمی
*بازگرداندن کمک های مردمی مفقود شده در زلزله بم به مسئولان ذیربط!!!
*نکته:در صورتی که عضلات شکم شش طبقه باشند امتیاز ویژه محسوب خواهد شد!(5 امتیاز)
 
 
2-شهر تبریز از استان آذربایجان غربی.شرایط عبارتند از:
*تلفظ حرف ق
*ادای کلمات قلقلک و قوز بالای قوز بدون کوچکترین اشتباه!
*دانستن جواب مسئله 2
X2
از لحاظ مختلف
*بلد بودن جک های متعدد درباره بچه های تهران
*داشتن مدال لیاقت و شجاعت از اداره فرهنگ و هنر تبریز جهت بستن بمب به کمر و منفجر کردن کامیون حامل جک های صادراتی تبریز به استان های
 همجوار.

 

3-شهر زاهدان از استان سیستان و بلوچستان.شرایط عبارتند از:
*توانایی قورت دادن سه کیلو تریاک
*توانایی عبور 20 کیلو محموله مواد مخدر از جلوی مأموران مرزبانی
*داشتن مزرعه خشخاش
*آشنایی دیرینه با عبدالقمر خان قاچاقچی پاکستانی
*دارای رفت و آمد خانوادگی با جمشید هاشم پور!
 
4-شهر رشت از استان گیلان.شرایط عبارتند از:
*داشتن رو حیه مهمان نوازی!
*داشتن روحیه مهمان نوازی!
*داشتن روحیه مهمان نوازی!
*.......
 
5-شهر قزوین از استان قزوین.شرایط عبارتند از:
*نداشتن چشم طمع به برادر دوست دختر!
*توانایی خم شدن و استقامت در وسط شهر قزوین!
*[...] و [...]
 
6-شهر اصفهان از استان اصفهان.شرایط عبارتند از:
*خوردن موز به صورت دو بار در هفته!
*دست و دلباز بودن
*داشتن حداقل سه بار سابقه دعوت دوستان به شام یا نهار و یا یکبار برگزاری مهمانی فامیلی
*ننازیدن به سی و سه پل و سایر ابنیه تاریخی!
*راستگویی و صداقت!!!
 
7-شهر های سنندج و کرمانشاه از استان های کردستان و کرمانشاه.شرایط عبارتند از:
*توانایی پوشیدن شلوار استرج و تنگ به مدت 24 ساعت
*نداشتن سیبیل
*تعهد به خاک ایران و نداشتن ادعای استقلال طلبی!
*نداشتن سابقه دعوا و قلدری
*نبریدن سر نویسنده این مطلب!!!

 

8-شهر آبادان از استان خوزستان.شرایط عبارتند از:
*کوتاه کردن پشت مو و استفاده از عینک آفتابی فقط در صورت لزوم و زیر آفتاب!
*پوشیدن پیراهن و شلوار سفید
*نداشتن هیچ گونه ادعا نسبت به همنشینی با راکی-رامبو-جکی چان-بروسلی و بیل کلینتون
*نداشتن هیچ گونه ادعای مالکیت نسبت به برج ایفل –برج پیزا-مجسمه آزادی و برج میلاد!
*داشتن روحیه راستگویی و حقیقت طلبی(یعنی زیاد لاف نیاد)
 
9-شهر یزد از استان یزد.شرایط عبارتند از:
*توانایی زیستن در آب و هوای خوش.
*آشنایی با اشیائی چون چمن-سبزه-قناری و سایر موجودات زنده ساکن مناطق خوش آب وهوا
*نداشتن روحیه آب زیر کاه و رندی
*ادای حرف های خ و ق بدون تشدید
 
10-شهر تهران از استان تهران.شرایط عبارتند از:
*داشتن تنها دو دوست دختر دیگر
*آشنا نبودن با معنی و مفهوم کلمات دودره-تلکه-تیغیدن و ....
*داشتن روحیه جوانمردی
*مرد بودن!
 
 
بهترین دوست دختر را با بهترین اخلاق از ما بخواهید.سازمان اداره و سازماندهی و نظارت بر امور روابط ! همراه با گواهینامه ایزو میزو 2000 در مدیریت و کیفیت کالا.واحد نومنه سال در سال 85.

 

جوک ۷

سوره یاهو : ای کسانی که شبها چت میکنید ، بدانید که قبض تلفن شما را رسوا خواهد کرد آیه ۱۸ سوره یاهو : ای کسانی که اینویزیبل چت می کنید بهراسید که مسنجر شما را سوسک خواهد کرد . حدیث ۲۰ یاهو : یکی از بزرگترین گناه ها فرستادن آف های تکراری است برای رسیدن به سعادت از فرستادن آف تکراری بپرهرهیزید


کاشکی اینقدر علم پیشرفت کرده بود که می توانستم از طریق پی ام با بیل بزنم توی سرت
-یک روز یک ترکه ماشینش پنچر میشه شروع می کنه به فوت کردن از تو اگزوز . لره رد میشه میگه همین کارا رو کردین که بهتون میگن ترک دیگه مگه نمی بینی پنجره پایین
می دونی اگه توی یک جیبت 80هزار تومان و توی جیب دیگرت یه چک پول باشه چی می شه؟ بابات داد می زنه می گه: پدرسوخته! چرا شلوار منو پوشیدی؟
یه روز یه خیاره داشته با یه خیارشوره تو خیابون راه میرفته دوستاش میرسن بهش میگن : این کیه؟؟ میگه : این خواهرمه ؛ ترشیده
بسیجیه میره لاس وگاس ، زنگ میزنه به خانمش میگه : فکر کنم شهید شدم ؟! خانمش میگه چرا؟ میگه : آخه اینجا بهشته

ارتباط ریش و تیغ قبل و بعد از انقلاب : قبل از انقلاب با تیغ ریش می زدن بعد از انقلاب با ریش تیغ می زنن


 در پی ممنوعیت شعر اتل متل توتوله از سوی وزارت ارشاد بدلایل: 1 – تحریک کودکان 2 -استفاده از پ س ت ان 3- کشور هندوستان 4- زن کردی 5- ترویج بی حجابی شعر جدید از سوی وزارت ارشاد اینگونه اعلام شد:‌ اتل متل زباله گاو حسن باحاله هم شیر داره هم آستین شیرشو بردن فلسطین بگیر یک زن راستین اسمشو بذار حکیمه که چادرش ضخیمه...

جوک ۶

 اصفهانیه داشته رو خودش اب یخ میریخته ، میگن چرا اینجوری میکنی؟ میگه می خوام سرما بخورم. میگن چرا؟ میگه اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذر
پسر خوب چگونه پسری است ؟ پسری که اولا دوست دختر نداشته باشه - دوما دوست دختر نداشته باشه - سوما دوست دختر نداشته باشه - چهارما دوست دختر نداشته باشه..... چون دوست دختر بنای اولیه منحرف شدن این گل های پاک و معصوم است
چرا زن ها ازمردهای خوشکل بیشتر از مرد های با هوش خوششون میاد؟ چون قدرت چشمها شون بیشتر از قدرت مغزشونه
دایناسوره به دوست دخترش میگه میای بریم سینما ...میگه نه!!...میای بریم شام ..میگه نه!!..میای بریم خونمون...میگه نه.....دایناسوره میگه ...به درک خوب همین کارارو کردی نسلمون منقرض شد دیگه

نگاهی به روندفیلم های سینمایی ایران آخره خنده

نگاهی به روندفیلم های سینمایی ایران:

 

 

دهه 1350:

نام فیلم:کدخدای قلب عاشق!

بازیگران:فردین و فروزان

شرح فیلم:یه دختری داره تو خیابون راه میره که یه دفه 4 تا لات مست بش گیر میدن و چادرشو از سرش میکشن دختره جیغ میزنه و فردین یه دفه پیداش میشه و اون 4 تا لات و رهگذر ها و عوامل فیلم و …. میزنه و دختره میبره خونه و بعدشم دختره(توحه کنید دختره) عاشقش میشه و میره پیش فردین و میگه بیا پسر عموی نامرد منو بزن و بام ازدواج کن بعدش با هم ازدواج میکنن و همه چی به خوبی تموم میشه!

نکته کلیدی:فردین پسر فقیر و بادبادک فروش و دختره مایه دار و پولدار

نکته کلیدی 2:مرحوم پرویز ظهوری هم این وسط واسه اینکه تماشاچیا حوصله شون سر نره هی تو فیلم شکلک در میاره و کلمات ویتامین و اون با من را به شدت!بیان میکند.

پیام فیلم:فقط آدمای فقیر لیاقت عشق دخترای مایه دار رو دارن

 

نام فیلم:مملی خفن!

بازیگران:بهروز وثوق-گوگوش

شرح فیلم:مملی خفن یه پسر فقیر و خوش تیپه که کارای خلاف میکنه تا خرج 6 تا خونواده رو در بیاره و این وسط یه دختر پولدار میاد که مملی محل سگم بش نمیذاره و به دختره بر میخوره و میخواد حال ممد رو بگیره اما یه دفه عاشقش میشه و ممد بازهم نگاه سگ بش نمیکنه ولی دختره اینقد سیریش میشه که داش ممد قبول میکنه و بله رو میگه و فیلم تموم میشه در حالی که ممد و دختره دست در دست هم به همه چیز های مادی پشت میکنند و میرن تو بیابون با هم زندگی کنند!

نکته:رضا کرم رضایی نقش پرویز ظهوری رو در این فیلم بازی میکنه.

نکته2:این مملی خفن بعد که دختره(گوگوش) رو طلاق میده میره امریکا بش میگن ممل امریکایی!

پیام فیلم:به دختر که رو ندی عاشقت میشه.

 

 

***پیام کلی هر دو تا فیلم:تنها کاری که دخترا بلدند عاشق شدنه!

 

 

 

دهه 1360:

نام فیلم:قاچاق مرگ

بازیگران:جمشید هاشم پور-بازیگر زن هم نداریم!

شرح فیلم:یه عده قاچاقچی هرویین با یه عده دیگه دعواشون میشه و همدیگه رو میکشند و پلیس هم اینجا هیچ کاری نمیکنه و آخر سر پلیسا میان وسط و باقی مونده قاچاقچی ها رو میکشن و داستان تموم میشه!

 

نکته:صحنه پایانی فیلم همیشه یک گل در حال جوانه زدن یا صدای شرشر آبه!تا اینجوری ما بفهمیم که گل امید در حال جوانه زدنه!!!

نکته 2:جمشید هاشم پور همیشه آخر فیلم باید بمیره و البته اول آدم خوبی میشه بعد میمیره.

نکته3:ردپای سیاوش طهمورث توی همه خرابکاری ها به چشم میخوره.

نکته4:صحنه درگیری آخر فیلم حتماًباید وسط صحرا باشه.

پیام فیلم:پیام ندارد!

 

 

نام فیلم:ترانزیت مرگ!

بازیگران:جمشید هاشم پور-بازیگر زن در حد سیاهی لشگر

شرح فیلم:یه پدری یه کامیون داره که باش مواد قچاق میکنه و اصلاًوجدان نداره ولی به جاش یه پسر با وجدان داره و یه روزی این پدره به همراه محموله ای که داره جا به جا میکنه لو میره و بالاخره جناب سرهنگ کمالی میگیره و میندازتش زندان و فیلم تموم میشه!پسره هم این وسط نقش هویج رو بازی میکنه!!!!

نکته :در چند صحنه فیلم پدره باید حسابی اون پسر مثل دسته گلشو بزنه تا انزجاز ما از پدره در حد انفجار بشه و از زندان رفتن پدره دلمون خنک شه!

نکته 2-طبق معمول مادر پسره به رحمت خدا رفته!

پیام فیلم:زنده باد سرهنگ کمالی!

 

***پیام کلی:ایول جمشید هاشم پور!

 

 

 

دهه 1370:

نام فیلم:عبور از سیم خاردار

بازیگران:تعداد زیادی بازیگر

شرح فیلم:عراقی ها 70 تا تانک و شستاد تا سرباز و 200 تا موشک و 900 تا تفنگ دارن  ولی ایرانی ها دو تا چاقو و یه تفنگ با 4 تا تیر دارن و در نهایت همه اون تانکا منفجر میشن و عراقی ها یا میمیرن یا اسیر میشن و ایرانیا فقط دو تا زخمی میدن که یکیشون زخمش در حد خراش روی صورته!

نکته:عراقی ها باید شخصیتی پپه و نفهم و ترسو داشته باشند

نکته2:هیچ اسمی از صدام در فیلم برده نمیشه!

پیام فیلم:جنگ خیلی چیز راحت و آب خوردنی بوده و این همه شهید که ما دادیم احتمالاً توهم بوده!

 

دهه 1380:

نام فیلم:آبی راه راه خاکستری مایل به صورتی با نقطه های قرمز!

بازیگران:محمدرضا گلزار-مهناز افشار

شرح فیلم:یه پسر  خیلی پولدار(چون ماشین پژو  206 داره!!!) و احتمالاًگیتار هم داره وقتی داره تو کافی شاپ هات چاکلیت جاماییکایی میخوره خیلی خیلی اتفاقی میبینه که یه دختره داره از خیابون جولوی کافی شاپ رد میشه و از اونجایی که پسره خیلی مایه دار بوده و هرکاری که میخواسته میکرده پس عاشق دختره میشه و میره جولوش گیتار میزنه و دختره هم حال میکنه میگه بیا دوست پسرم بشو و فیلم تموم میشه!

نکته:پسره بابا نداره!

نکته2:دختره به احتمال 90 درصد فقیره و آه نداره با ناله سودا کنه!

پیام:با206 هر گونه غلطی میتونی بکنی!

 

 

نام فیلم:بیا صدام کن جیگر نانازم!

بازیگران:امین حیایی-حدیث فولادوند

شرح فیلم:هم پسره و هم دختره جفتشون پولدارند و از اول فیلم هم قراره ازدواج کنند و آخر فیلم هم ازدواج میکنند!جریان فیلم بیشتر حول و حوش وقایع روزانه این دو تا زوج عاشق میگذره و نصفشم پشت تلفن!

نکته:این وسط حتماً باید این دختر و پسر یه روز ببرن اماکن بخوابونند وگرنه فیلم فروش نمیکنه(بخش اعتراضی فیلم!!!)

نکته2:پدر و مادر پسره و دختره در این فیلم نقش هویج رو ایفا میکنند!

نکته3:ماشین و موبایل نقشی حیاتی رو در فیلم ایفا میکنند!

پیام:لامصب عجب جیگری شده بود حدیث فولادوند!

 

 

***پیام کلی:من دوست دختر میخوام!یه دختر خوشگل نیست؟!؟!؟

 

 

 

 

دهه 1390:

نام فیلم:دوست دختر کثافت!

بازیگران:شروین و شرمین و پدی!(همون پدرام)

شرح فیلم:پسره دوست دخترشو میبره خونه و با هم میشینن تلویزیون نگاه میکنن و چیپس میخورن !شب هم دختره زنگ میزنه به خونش و میگه فردا صبح بیاید دنبالم من امشب پیش شروینم کار داریم...!آخر لارجیگری!(منظور لارج بودن )و آخر فیلم هم دختره پسره رو قال میذاره و با یه پسر دیگه دوست میشه و میره خونه این پسر جدیده که تلویزیون فلاترون دارند!

نکته:پسره و دختره به هیچ وجه با هم ازدواج نمیکنند!

پیام:تلویزیون بهتر دوست دختر بهتر!

 

ضمناً فیلم "دیشب باباتو تو کافی شاپ دیدم آیدا" به عنوان فیلم برگزیده 100 سالگی سینمای ایران برگزیده شد!