JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

عشق معلمی

از نظر معلم زیست: عشق میکروبی است که از راه چشم وارد
 می شود و به قلب سرایت میکند.
از نظر معلم شیمی: عشق تنها اسیدی است که به قلب اثر میکند.
از نظر معلم دینی: عشق یک موهبت الهی است که خدا برای بندگانش هدیه
 کرده است.
از نظر معلم ریاضی: نسبت تابع عشق به تابع عقل مثل نسبت صفر است به یک.
از نظر معلم فیزیک: جوان مانند آهنربایی است که هر عشقی را به طرف خود جذب می کند.
از نظر معلم ادبیات: عشق باید مثل عشق لیلی و مجنون پاک باشد.
از نظر معلم ورزش: عشق مثل توپ فوتبال است که به دروازه هر قلبی اصابت می کند.
از نظر معلم جغرافی: عشق مانند مثلث برمودا می باشد که انسان تا به آن می رسد خود را گم می کند

جوک

به لره میگن سفر حج چطور بود ؟ میگه خیلی سنگ به سر و صورتم خورد ولی بالاخره بوسیدمش !!!!!

 

آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده ، راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه !! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خو ب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه !!!!

 

 یه چیز جالب ! حتما این کارو انجام بدید !

اول برنامه Word رو باز کنید و شماره هواپیمایی رو که روز 11 سپتامبر به برجهای دو قلوی نیویورک خورد رو وارد کنید ( Q33YN )  حالا فونت اونو تغییر بدید به  "  "Wingdings حالا چی میبینید ؟

 

والا بدون شرحه ولی بیچاره گاو

 

یارو از دختری سئوال میکرد : اسمت چیه ؟ دختره گفت : نیلوفر ولی بچه ها بهم میگن نیلی ! ولی اسم خودت چیه ؟ طرف میگه : چراغعلی ولی بچه ها بهم میگن لامپ !!!

 

ترکه یه بار میره مشهد ، دو بار هم میره قم . دوستاش بهش میگن مش قمقمه!

 

یه فیلسوف ترک میگه : دایره زندگی یه مسطتیلیه که سه ضلع داره ، محبت و عشق !!!!

 

به ترکه میگن وقتی حضرت یونس رفت تو دهن نهنگ چی شد ؟

ترکه میگه : یه سازمانی تشکیل شد به نام یونس کو !!!!!

 

اینم به بهانه عزیمت تیم ملی به آلمان

ترکه سمند میخره برای اولین بار که سوارش میشه زنه میگه لطفا درو ببندید ! ترکه خوشحال میشه میگه درو بستم حالا بیا بیرون جیگر !

 

یه یارویی داشت سخنرانی میکرد میگفت: اگر آمریکا انرژی هسته ای رو از ما بگیره ما هم چند چیز رو از چند نفر میگیریم.

1 دریاکنار رو از حمیرا

2- اصفهان رو از معین

3 وطن رو از داریوش

4- خلیج فارس رو از ابی

5 آزادی رو از منصور

6- خدیجه رو از سندی

7- آمنه رو از اندی

8- و مهمتر از همه گیتار رو از شماعی زاده

 

یه بابایی میره چین میگن سخرانی کن . میگه : من تو دهن این آمریکا میزنم !

یه دفعه مردم چین میگن صل الا محمد روح بروسلی آمد !

 

دستام خسته شدند. پاهام طاول زدند. از کمر افتادم. اصلا جون ندارم. دارم میمیرم تو رو خدا یکی از اندی

بپرسه خوشگلا تا کی باید برقصند !  

 

 

اینم به بهانه عزیمت تیم ملی به آلمان

یک پسر خوب ...

 
مشخصات یه پسر خوب
 
 
یک پسر خوب امضاء گواهی نامه اش خشک نشده به رانندگی خانمها گیر نمیدهد
 
یه پسر خوب کمتر با این جمله مواجه میشود"مشتری گرامی دسترسی شما به این سایت مقدور نمی باشد"
 
یه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نمیره
 
یه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نمیکنه بزنه تو اتاقش
 
پسر خوب پشت چراغ قرمز با دیدن یه خانم ردیف چشماش مثه چراغهای فولکس نمیزنه بیرون
 
یه پسر خوب روزی چند بار به سازندگان یاهو مسنجر لعنت میفرسته
 
یه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متریِ هیچ خانمی نمیشینه
 
یه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشینش بوی ادکلن زنونه نمیده
 
یه پسر خوب هیچ وقت پای تلفن از این کلمات استفاده نمیکنه:"ساعت چند" "کی میای" "کجا" "دیر نکنی یا
 
یه پسر خوب وقتی میاد خونه قرمزی رژ در هیچ نقطه از صورتش مشاهده نمیشه
 
یک پسر خوب زمانی که کسی میخواهد از عرض خیابان عبور کند تعداد دنده را از 1 به 4 ارتقاء نداده و قصد جان عابر را نمیکند
 
یک پسر خوب زمانی که یک دختر خانم راننده میبیند ذوق زده نشده و در صدد عقده ای بازی بر نمی آید
 
یک پسر خوب که ژیان سوار میشود روی بنز همسایه با سوئیچ ماشین نقاشی نمیکشد
 
یک پسر خوب زمانی که تصادف میکند همانند قبائل زامبی وحشی بازی در نمی آورد
 
یک پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمایندگی از راهداری و شهرداری خیابانهای شهر را متر نمیکند
 
یک پسر خوب به محض دیدن یک دختر خانم متین با شلوار برمودا و مانتو تنگ کوتاه و شال باز دهانش به سان آبشار و چشمانش همانند چشمان وزغ نمیشود
 
یک پسر خوب دکمه های پیراهنش را از یک متر زیر ناف تا زیر چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلی محکم میکند
 
یک پسر خوب به محض دیدن دختر همسایه رنگش لبوی شده و چشمش را به آسفالت میدزود
 
یک پسر خوب روزی 10بارهوس بردن نذری به دم در خانه همسایه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نمیکند
 
یک پسر خوب بیشتر از 5 دقیقه در دستشوئی نمیماند . ( نکته کنکوری)
 
یک پسر خوب 5ساعت در حمام آهنگ جواد یساری نخوانده وبرای همسایگان آلودگی صوتی ایجاد نمیکند
 
یک پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوی و برزن عرعر عشق نکرده و آبروی خانوادگی خود را نمیبرد
 
یک پسر خوب با دوستانی که مشکوک به چت و لا ابالی گری هستند معاشرت نمیکند
 
یک پسر خوب به جای اینکه پول خود را در باشگاه بیلیارد و گیم نت و غیره دور بریزد بهتر است حساب آتیه جوانان باز کند و به فکر 1000 سالگی خود باشد
 
یک پسر خوب همواره به اسم خود افتخار میکند و به هر کس که میرسد نمیگوید که بجای اصغر به او رامتین و آرش و ... بگویند
 
یک پسر خوب در اثر دیدن افراد غرب زده جو گیر نشده و لحاف کرسیه قرمز خال خال یشمی را به پیراهن تبدیل نکرده و سر زانو خود را جر نمیدهد
 
یک پسر خوب سر سفره دست به چیزی نمی زند تا همه سیرو پر از سر سفره بلند شوند و بعد شروع به غذا خوردن می نماید
 
یک پسر خوب تقاضای وسایل نا مربوطی از قبیل موبایل را از خانواده ندارد
 
یک پسر خوب در صورتی که با نامزد خود بیرون رفت و کسی به خانم متلک گفت فورا با پلیس 110 تماس حاصل می کند
 
یک پسر خوب برای احیای حقوق خود از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکیک مانند خر و الاغ به کار نمیبرد
 
یک پسر خوب از معاشرت با دوستان بسیار خودمانی که عادت به بیان شوخی های نا مربوط از قبیل حراج لفظی عمه و همچین خواهر مادر هستند امتناع میکند
 
یک پسر خوب همانند خاله زنکها تلفن را قورت نداده و سالی به 12 ماه دهانش بوی تلفن نمیدهد
 
یک پسر خوب هر صدایی از قبیل قار و قور شکم اهل خانه را با صدای تلفن اشتباه نگرفته و1 متر به بالا نمیپرد
 
یک پسر خوب برای بیرون رفتن از خانه 1 ساعت جلوی آئینه نایستاده و بزک نمیکند
 
یک پسر خوب تنها جوکهایی را بیان میکند که مورد تائید وزارت 1) ارشاد اسلامی2) وزارت بهداشت3) وزارت مبارزه با تبعیضات استانی و ... باشد
 
یک پسر خوب در جشنهای فامیلی جو گیر نشده و نمیرقصد تا ابروی کل خاندان رابر باد دهد
 
یک پسر خوب در مهمانی های خانوادگی نوشدنی های غیر مجاز از قبیل ماءالشعیر را تنها با رضایت نامه رسمی و کتبی پدر محترم استعمال میکند
 
یک پسر خوب هر زمان که عشقش کشید با زیر شلواری کردی چین پیلیسه دار و یا شرت مامان دوز و رکابی همانند قورباغه به وسط کوچه نمیپرد
 
یک پسر خوب تنها برای رضای خدا و کاهش بار سنگین ترافیک و حمل و نقل درون شهری و برون شهری هر کجا که دختر خانم یا خانمی را در رده سنی 15 تا 25 سال دید سوار کرده و به مقصد می رساند
 
یک پسر خوب تا به حال مشاهده نشده . . .

اصول اولیه شهرنشینی در تهران:

 
 
·       شما باید کاملا سعی کنید لهجه خود را از بین ببرید...بهتر است اصلا گذشته و اصالت و اینهای خود را هم از یاد برید چون شما یک تهرانی هستید.
 
·       کت و شلوار بپوشید و موهای خودتون رو به سبک المانی کوتاه کنید ...یه انگشتر حلقه مانند هم بکنید در انگشت سبابه تان.
 
 
·       کفشهای نوک تیز بپوشید.
 
·       اگر خانم هستید یه شال روی سر خود بندازید وبا انواع لوازم ارایش خود را به شدیدترین صورت ممکن ارایش کنید.....بعد تو مترو موهای همدیگه رو برای 20 سانت جای اضافی بکشید.!!!یادتون باشه با فرهنگ بودن مهم نیست...این پررو بودن که مهمه......اصلا فرهنگ و ادب کیلو چند؟؟؟
 
 
·       در مکالمات روزمره کلمات ((مرسی)) و((عزیزم))را هرجوری که شده جا دهید. گوشیت که زنگ میزنه برش دارو با اون لحن خاص که خودتم میدونی چه جوریه  بگو جووووووونم ؟؟؟.....یه وقت نگی جانم ها ..عیبه .. جیزه..!!!!
 
·       در چت هایی که لطف می کنید انجام میدید کلمات  (( Tnx)) ,  ((Mer30)) ,  ((Nop))  و ....  را حتما به کار ببرید.
 
 
·       تیپ  Sportبزنید ...کتانی ...شلوار لی ترک...موها سیخ سیخ و ابروها بر داشته ...(( دریغ از یه ذره مردونگی و غیرت و مرام و معرفت )).
 
 
·       حتما سیگار بکشید ها ...حتما !
 
·       اخرین موزیکها رو گوش کنید و در خیا بون در حال راه رفتن هی Techno بزنید و اون اهنگی رو که حفظ کردید بخوانید.
 
 
·       دریده و پررو باشید...مردم رو قورت بدید تو خیابون ...الکی راه برید چاقو در بیارید دختر مردم رو به بهانه ی دوست داشتن تکه تکه کنید...اسید بپاشید رو صورت دختر مورد علاقتون ...دعوتش کنید خونتون بهش تجاوز کنید ...خجالت نکشید ها!!!...پایتخت نشینی خب...حق داری ..همه این کارارو بکن بعد بگومن ازادی میخوام...این چیزه زیادیه؟؟؟...............................ازادی اینه؟؟؟؟؟
 
·       با رفیقات کنار کیوسک تلفن قرار بذارو همان جا بگو بخند راه بنداز و به زن و دختر مردم تیکه بنداز.
 
 
·       اگر خانم هستید در هر 5 انگشتت انگشتر بنداز وکفش طلایی بپوش.
 
·       حتما از خیلبونهای جردن و گاندی خرید کنید که خیلی با کلاس هستند... بعد وقتی ازت می پرسن مگه جردن چی داره ؟؟؟ جواب بده : میگن تو هر دقیقش دل میشه تیکه پاره .
 
 
·       یادت باشه ساندویچ و ادامس زیاد بخوری.
 
·       در مترو با دوستاتون شوخی های دستی انجام بدین...مثلا دوستاتونو هل بدید روی مردم و بلند بلند بخندید و حرفهای زشت بزنید و مخصوصا فحش هایی که کلمه ((کش)) بهشون وصل میشه رو بلند بگید.
 
 
·       جمعه ها با کت و شلوار و کفش ورنی برید کوه و بگید دیسیپلین ادم اینجوری بالا میره.
 
·       حتما سگ بخرید...پشمالوی سفید که چشماش معلوم نباشه ...بعد برو تو  Gazzag  و  Orkut بزن که اسم  GF یا  BFقبلیت رو روش گذاشتی.
 
 
این کارا رو انجام بده.... 100% تهرونی میشی اونم از نوع اصیلش...اگه نشدی بیا یکی بزن تو گوش نویسنده  .
 

سیر تکاملی آقایان و خانوم ها

سیر تکاملی آقایان

سن 14 سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی
سن 15 سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن ... از قیافه خودشون بدشون می یاد
سن 16 سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن
سن 17 سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن ... یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن
سن 18 سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن ... آخ آخ ...آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه
سن 19 سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تیز میشن ... ابی گوش میدن
سن 20 سالگی : از همه شون رو دست می خورن ...ستار گوش میدن که نفهمن چی شده
سن 21 سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن ... مثلا عاقل می شن
سن 22 سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه ... دنبال یه آدم حسابی می گردن
سن 23 سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن ... دیدشون عوض می شه
سن 24 سالگی : نه... اون با یه نفر دیگه هم دوسته ...اصلا لیاقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگی : عشق سیخی چند؟ ... طرف باید باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نیست
سن 26 سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم ... افتخار میدین غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم

 

 

سیر تکامل دختر خانمها


سن 14 سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت چطوری؟ میگفتن ... خوبم مرسی ... حالا میگن مرسی خوبم
سن 15 سالگی : هر کی بهشون بگه سلام ... میگن علیک سلام ... نقاشیشون بهتر میشه » بتونه کاری و رنگ آمیزی
سن 16 سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند ... فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن ... شوخی هم ندارن
سن 17 سالگی : نشستن و اشک می ریزن ... بهشون بی وفایی شده ... کوران حوادث
سن 18 سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق ... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن
سن 19 سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن ... فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست
سن 20 سالگی : نه , نه ... اون منو نمی خواست آخرش منو یه کور و کچلی می گیره ... می دونم
سن 21 سالگی : فقط سن 27-28 سالگی قصد ازدواج دارن ، فقط
سن 22 سالگی : خوش تیپ باشه ، پولدار باشه ، تحصیلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه ... آخ که چی نباشه
سن 23 سالگی : همهء خواستگارا رو رد می کنن
سن 24 سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختییه یا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چیزی که نرسیدیم برسونه
سن 25 سالگی : اااااااه ، پس چرا دیگه هیچکی نمی یاد... هر کن میخواد باشه ، باشه
سن 26 سالگی : یه نفر می یاد ، همین خوبه ، بله
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی

خانوم ها مثل ....

 

خانم ها مثل << رادیو >> هستند .
هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند.

خانم ها مثل
<< شبکه اینترنت >> هستند.
از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارند.

خانم هامثل
<< چسب دوقلو >> هستند .
اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد, دیگر باید سیم را برید.

خانم ها مثل
<< موتور گازی >> هستند .
پر سر و صدا , کم سرعت , کم طاقت .

خانم ها مثل
<< رعد و برق >> هستند .
اول برق چشمهاشون می رسه , بعد رعد صداشون.

خانم ها مثل
<< لیمو شیرین >> هستند .
اول شیرین و بعد تلخ می شوند.

خانم ها مثل
<< موبایل >> هستند.
هر وقت کاری مهم پیش می آید در دسترس نیستند.

خانم ها
<< مثل کامپیوتر >> هستند .
موقع خریدن بهترین مدل است ولی اگر کمی دیگر صبر می کردید بهتر از آن هم گیر تون می آمد.

خانم ها
<< مثل گچ >> هستند .
اگر چند دقیقه مدارا کنید آنچنان سخت می شوند که هیچ شکلی نمی گیرند
.

خانم ها مثل
<< کنتو ر برق >> هستند.
هر از چند سالی یکبار سن آنها صفر می شود
.

خانم مثل
<<  فلزیاب >> هستند .
هرگاه از نزدیکی طلافروشی رد می شوند عکس العمل نشان می دهند
.

خانم ها
<< خیلی زرنگ >> هستند.
آنقدر جنگیدند تا جایزه صلح را گرفتند
.